دریچه
پرستاران به عنوان درمانگران و مراقبان بیمار نقش مهمی را در ایجاد شادی، درمان برعهده دارند. اما بسیاری از خدمات این قشر زحمتکش از سوی مسئولین دیده نمی شود و همین مساله، مشکلاتی را برای آنها فراهم می کند .
بسیاری از مشاغل کمتر مسائل اخلاقی و انسانی را مورد توجه قرار می دهند. یکی از مشاغلی که بیشترین برخورد را با مسائل حیاتی، اخلاقی دارد، شغل پرستاری است.
پرستاری در حقیقت مراقبت و نگهداری از بیمار می باشد. تاریخچه این شغل به دوره عاشوریه و مادها باز می گردد. در ان زمان برای پرستار بودن معیارهای خاصی از جهت پاکی چشم و ... در نظر می گرفتند. در زمان معاصر علاوه بر فضیلت هایی مانند صبوری و اخلاقیات مثبت، بر داشتن دانش درمان بیماری نیز تاکید می شود.
در حقیقت این گروه در میان کادر درمانی بیماران همراه پزشکان فعالیت می کنند، اما آنها با مسائل و مشکلاتی روبرو هستند که در زیر به گوشه ای از آنها از زبان خودشان اشاره می کنیم.
تفاوت از زمین تا آسمان
سارا کشاورز زن 36 ساله و مشغول به کار پرستاری در بیمارستان کودکان تهران است. وقتی از او در مورد کارش سوال می کنیم می گوید که همیشه ما پرستاران از دید مردم به دید یک آمپول زن به شمار می آییم، در حالیکه خیلی از ما به دلیل تجربه کردن موارد گوناگون درمان اطلاعات مان به اندازه پزشکان عمومی است و می توانیم مانند انها کار درمانی انجام دهیم. من نمی گویم ما را پزشک خطاب کنند بلکه به دلیل اسم شغل، به فرد بی احترامی نکنند و به اظهار نظراتمان اهمیت بدهند.
صدیقه کاهه زن 37 ساله و پرستاری که به دلیل زایمان اش مجبور شده تا شغل اش را برای مدتی کنار بگذارد می گوید: مهمترین مشکل من در کار، تداخل ساعت های شیفتم با زمان بیکاری و خانه ماندن شوهرم بود. البته او هم مانند من بعضی شب ها در محل کارش شیفت بود، اما وقتی زمان شیفت من و همسرم بهم می خورد با مشکل مواجه می شدم چون باید یا یکی از همکارانم را راضی می کردم جای من بایستد یا باید همسرم را راضی می کردم. از طرفی به دلیل زیاد بودن زمان کاری ام، نمی توانستم بچه دار بشوم البته یکی دوبار بار دار شدم ولی به دلیل فشار کاری بچه را سقط کردم که دکتر این بار برایم استراحت مطلق نوشته و من در حال طی درمان آن هستم.
سمیه عابدی پرستار 28 ساله بیمارستان دولتی می گوید که بعد از طرح تحول درمانی، بیماران بیشماری به بیمارستان ها روان شدند، در این میان ما مجبور شدیم زمان زیادی را صرف بیماران کنیم در حالیکه تعداد ما جواب گوی بسیاری از آنها نبودو همین خستگی زیاد را برای ما به همراه داشت.
کامران سجادی مرد 29 ساله پرستار بیمارستان دولتی می گوید که از زمانی که طرح تحول انجام شده، میان کادر درمانی تقسیم بندی اتفاق افتاده است به این صورت که پزشکان در این نظام تحول حقوق بیشتری دریافت می کنند در حالیکه ما پرستاران که از قبل هم حقوق کمی داشتیم اکنون با افزایش فشار کاری همچنان حقوق کم دریافت می کنیم. حقوقی که جوابگوی مخارج زندگی با توجه به شرایط فعلی نیست. در حقیقت تفاوت حقوق ما با پزشکان تفاوت از زمین تا آسمان است. برای همین ما مجبور می شویم دو الی سه شیفت کار کنیم و بسیاری از همکاران مرد من از دیدن فرزند و خانواده خود محروم هستند.
محمد احمدی پرستار 32 ساله بیمارستان خصوصی می گوید که در طی 6 سال زندگی ام کمتر توانستم روزهای تعطیل و اعیاد در کنار خانواده ام باشم و همین مساله باعث ایجاد اختلاف و مشکل در زندگی متاهلی ام بوده است.
فاطمه طباطبایی پرستار 45 ساله بیمارستان کودکان می گوید که مهمترین مساله ای که ما پرستاران با آن مواجه هستیم، نبودن امنیت در کارمان است. اگر مشکلی در محیط کار پیش بیاید، وقتی کادر درمان را مورد سرزنش قرار می دهند بیشترین انگشت اتهامات به سوی پرستاران می باشد و کمتر کسی پزشکان را مسئول می داند. در نتیجه ما پرستاران همواره استرس درمان بیماران را داریم و نگران اختلالات کاری هستیم. همین مساله صدماتی جسمی مانند واریس، کمر درد و حتی فراموشی درمان بیماری های خودمان را به همراه دارد.
پرستار، یار بیمار در مسیر درمان
وقتی بیماری برای درمان به بیمارستان مراجعه می کند، بیشترین کسی که در طی درمان او را همراهی می نماید، پرستار است. پرستاران به عنوان درمانگران و مراقبان بیمار نقش مهمی را در ایجاد شادی، درمان برعهده دارند. اما بسیاری از خدمات این قشر زحمتکش از سوی مسئولین دیده نمی شود و همین مساله، مشکلاتی را برای آنها فراهم می کند.
مهری سادات موسوی دانشجوی دکترای جامعه شناسی و پژوهشگر مسائل اجتماعی در خصوص پرستاران این چنین می گوید که امنیت شغلی یکی از مباحثی است که در تمام مشاغل مورد توجه می باشد. این امنیت شامل مباحث حقوقی، شرایط استخدامی، کرامت و آینده شغلی همچنین وضعیت حقوقی آن می باشد.
وقتی کسی در خصوص شغلش احساس امنیت نداشته باشد در تمام مدت به دنبال راهی برای رهایی از آن می باشد چرا که رضایت خاطر فرد از طریق کارش تامین نمی شود. پرستاران با آنکه از وضعیت کاری، سخت ترین مشاغل را دارا می باشند ولی به لحاظ امنیت شغلی در سطح پایینی قرار دارند. همین مساله اهمیت شغل را در زمینه فکری آنها کسر می کند. با همه این ها پرستاران به دلیل وجود اخلاقیات سعی بر آن دارند تا جنبه های انسان دوستانه کار خود را به درستی انجام دهند، اما این دو مساله در جهت منفی یکدیگر قرار می گیرند یا یکدیگر را خنثی می کنند یا اثر منفی عدم رضایت نسبت به شغل بر آن سایه می افکند.
برای اینکه از این گروه اجتماعی خدمات بهتری به بیماران ارائه شود، لازم است تا به خواسته های آنها با توجه به توانمندی های شغلی شان تامین گردد.
نحوه برخورد مسئولین پزشکی با این گروه در ایجاد منزلت شغلی و حقوقی در میان مشاغل اجتماعی نقش به سزایی دارد. بسیاری از زنان پرستار به دلیل ساعت های طولانی کار یا به دلیل شرایط سخت، دچار بیماری هایی می شوند که نیاز به درمان طولانی دارد. واریس، کمردرد و از بین رفتن اثر انگشت به دلیل استفاده مرتب از بتادین و ... از این موارد است.
افزایش تعداد پرستاران بیمارستان ها، تنظیم حقوق دریافتی آنها متناسب با کار درمانی پرستاران باعث می شود تا ساعت کمتری را به کار اختصاص دهند البته این ساعات کم، نسبت به گذشته بهینه خواهد بود.
مسئولین بیمارستان ها و نظام پزشکی اگر با این گروه برخورد مناسبی داشته باشند و نیازهای آنان را برطرف نمایند، بسیاری از مسائل زندگی خصوصی و کاری آنها از بین خواهد رفت.
امروزه دموکراسی، حقوق بشر و آزادی بیان حربه ای شده است تا به وسیله ی آن هر کس هر چه دلش می خواهد بگوید و در مقابل آن کسی حق بازخواست را ندارد. حتی اگر این گفته ها و اعمال در جهت اهانت به شخصیتی باشد که جمع کثیری به آن احترام می گذارند.
وقایع اخیری که در کشورهای اروپایی در خصوص اهانت به شخصیت های ارزشی و اسلامی اتفاق افتاده است اشاره ای به این مساله دارد. این گروه در خصوص عمل خود دلایلی می آورند که قابل تامل است علاوه بر آن نحوه چگونگی برخورد با این اهانت ها که بر ضد عقاید و ارزش های دینی ما است، را می طلبد.
دلایل اهانت به زعم اهانت کنندگان
افرادی که دست بر اهانت زده اند، اولین توجیهی برای عمل خود می آورند، استفاده از اصل دموکرسی است که بر اساس آن می توان، نظر شخصی را عنوان کرد چرا که در اصول دموکراسی آزادی بیان وجود دارد و در این جهت می توان هر سخنی حتی نادرست را نیز به کار برد.
علاوه بر آن، آنها می گویند به این شیوه می خواهند با تروریست مبارزه کنند، در حالیکه اصل تروریست و ماهیت آن چیزی است که همواره از سوی جوامع دیگر نسبت به کشورهای اسلامی اتفاق افتاده است. شاید از دید این افراد تروریست کسی است که با خود اسلحه حمل می کند و با آن خانه و کاشانه ای را ویران می نماید.
در حالی که این وجهه ای از تروریست است که جنبه سخت را نمایان می سازد، اما نوع دیگری از تروریست هم وجود دارد که در آن دست به ترور شخصیت های مهم تاریخی و سازنده می زنند. ابزاری که این گروه در کار خود استفاده می کنند شامل نوشتن مطالب موهون و بی پایه، استفاده از تصاویر مستحجن در خصوص اشخاص، ساختن فیلم ها و موسیقی هایی که غیر واقع و غیر اخلاقی، کشیدن کاریکاتور های غیر اخلاقی نسبت به شخصیتی که مورد پذیرش اکثریت هستند، می باشد.
در لابلای این دلایل مهمترین انگیزه ای که باعث ایجاد اهانت به گروهی می شود، گسترش عقاید آن گروه در جامعه ای است که چندان آن را نمی پسندند و می خواهند به این شیوه از گسترش آن جلوگیری کننند.
حقیقت دلایل
اولین دلیلی که این گروه آورده اند در خصوص دموکراسی و آزادی بیان از سوی خود آنها با اعمال و رفتارشان و گفتار افراد حامی آنها مردود می شود. درخصوص آزادی بیان، باید گفت اگر آزادی بیان مورد پذیریش آنها است، چرا در بیان حقایق تاریخی مانند جریان جنگ جهانی دوم که بیشتر کارشناسان تایید کرده اند، ابا دارند، مگر آزادی بیان وجود ندارد چرا نباید حقایق تاریخی را گفت؟ آیا آزادی بیان درجهت اهانت کردن به اشخاص قابلیت استفاده دارد؟
همچنین صحبت از دموکراسی یعنی احترام گذاشتن به اعتقادات و رای اکثریت است، در مقابل اهانتی که انجام شده،اکثریت یک جامعه مورد بی توجهی واقع شده اند. امروزه در اروپا و امریکا گرایش به اعتقادات اسلامی بیش از پیش می باشد و همین مساله تعداد افراد این گروه را به اکثریت می رساند. در نتیجه عمل اهانت با اصل دموکراسی ناسازگاری دارد.
در خصوص ترورویست نیز هر چند بهانه ای است بی دلیل، باید گفت هم ترور به لحاظ سخت آن و مبارزه مسلحانه همواره از سوی جوامع اهانت کننده اتفاق افتاده است.
آنچه مسلم است در پس پرده انجام اهانت ها، بیشتر جنبه های مادی و منافع گروه های خاص مورد توجه بوده است نه حقیقت مساله.
زمینه های موثر اجتماعی
در خصوص شکل گیری یا تدام اهانت در جامعه می توان دلایلی مانند ناآگاهی از واقعیت اشخاص، اعتقادات و تعاریف در جامعه را عنوان کرد.
با کمی تامل در برنامه هایی رسانه های داخلی، متوجه می شویم برنامه های مخصوص جوانان و نواجانان که در جهت رشد و آگاهی آنها نسبت به مسائل اعتقادی و اجتماعی، بسیار کم تهیه می شود.
همچنین نگاهی گذرا در شبکه های اجتماعی یا حتی برنامه های موبایلی به وضوح نشان می دهد آنقدر که افراد در خصوص شخصیت هایی که چندان تاثیر گذار در تاریخ نبوده اند، دارند، از شخصیت های سازنده حیاط بشری مانند پیامبران ندارند.
از سویی، خانواده پایگاه تربیتی فرد است، هر چند او در جامعه و در کنار دوستان، همسالان و همالانش به رشد و شکل گیری عقاید، ارزش ها و نگرش هایش می پردازد و حتی در مواردی آنها را تغییر می دهد، ولیکن پایه های تربیتی فرد در خانواده شکل گرفته است، در نتیجه خانواده سالم می تواند فرد سالمی را تربیت نماید
برخورد صحیح
مسلما سکوت در برابر چنین اهانت هایی بی فایده است. اولین مساله ارائه اطلاعاتی در جهت افزایش نسل جوان و نوجوان نسبت به شخصیت های اسلامی جامعه است. سپس باید در مقابل آن به آسیب شناسی و ریشه شناسی یا زمینه های گسترش عقاید نادرس در جامعه پرداخت.
علاوه برآن باید جنبش های اجتماعی که نشان دهنده ناراحتی و خشم یک جامعه نسبت به بی احترامی مورد نظر است را به تصویر کشید. برگزار کردن کمپینگ ها و موجه های وبلاگی در سطح فضای مجازی که در جهت برخورد با این اهانت شکل گرفته است مانند کمپینگ عشاق محمد(ص) موثر می باشند.
علاوه بر آن ایجاد و شرکت در بحث های شبکه های موبایلی به دلیل ویژگی منحصر به فرد این دسته از رسانه ها می تواند تاثیر مناسبی در سطح جامعه به معنای جهانی داشته باشد.
در راستای این مساله باید از هر گونه مقابله به مثلی پرهیز کرد، چرا عقاید آنها، اگر به واقع باشد، مورد پذیرش ماست و اگر از سوی خودمان مورد اهانت قرار گیرد به گونه ای عقاید خودمان را تمسخر کرده ایم، علاوه بر آن این مساله تنها تشنج در این خصوص را افزایش می دهد.
در مجموع نباید به مسائل اتفاق افتاده بی تفاوت بود، بی تفاوتی نسبت به مسائلی که پایه های ارزشی یک جامعه را شکل می دهد، می تواند نقش منفی در تداوم حیاط آن جامعه داشته باشد.
نمی دونم چرا ولی تازگی ها این مورد رو زیاد می بینم.
کسایی که برای اینکه یه لقمه بیشتر در بیارن و حقوقشون و جایگاهشون بیشتر بشه بیشتر به این مساله تمایل دارند.
انگار این شیوه بهترین راه برای رسیدن به ارتقا شغلی و خیلی کمتر به مساله توانایی شغلی و کاری فرد نگاه می شه
همین که طرف ریختن دو تا قطره اشک برای نرم کردن دل رییسش یا حتی بد گفتن از یه همکارش و گاهی هم خودشیرینی رو خوب بلد باشه، بهترین وضعیت شغلی رو پیدا می کنه
در هر صورت این دوران دوران عجیبیه ...
خنده دارشم همینه که اسممون مسلمونه
در حالیکه شیوه هیچ کدوم از بزرگان و معصومین ما این نبوده
نمی دونم داریم به کجا می ریم
خدا عاقبتمون رو ختم بخیرکنه
و روزی حلال نصیبمون کنه
وقتی روزی رو با زیر آب زنی در بیاریم دیگه حلال نیست
وقتی حلال نیست آن نون رو خانواده می خورن دیگه بقیه اش رو حساب کنید که چی می شه
تابستون سال 92 در حالیکه پر از سوال بودم چرا و چطور و اصلا چی شده، امدم به حرمت و فقط جواب خواستم که کجای این راه وایسادم...
و شما چقدر راحت و بی هیچ معمایی جوابم رو دادی... رسمی... غمگین و باید پذیرفت آن هم سخت
اما آقا الان دوباره دلم تنگه خیلی خیلی تنگه، یعنی دلت نمی خواد من رو بپذیری...
می دونم خیلی اما و اگر آوردم اما هیچ وقت ندیدم که غیر صلاح من بدون رضایت خدا باشه
خیلی ها دارن تو این شب شهادت آقا به زیارتشون می رن...
آهای اونایی که می خونن این مطلب رو . یادی از این دل زده غمگین کنید و براش دعا کنید
فدای تو ای شه خراسانی
السلام علیک یا عالم آل محمد(ص) یا امام رضا علیه السلام
Design By : Pichak |