دریچه
در حال حرف زدن با عزیز دل،مسیر انتخابی را طی می کردیم. در میان صحبت های او متوجه روبروی شدم، دیدم فردی با چمدانی آبی در وسط پیاده رو ایستاده، صورتش را رنگی کرده آن هم به رنگ آبی، دستش برگه ای است که بر روی آن چیزی می نویسد و به عابران دیگر می دهد. خواستم از روبرویش بگذرم و ببینم چیست که متوجه عکاسانی که تقریبا به صورت نامحسوسی او را زیر نظر گرفته بودن شدم. فکر کردم شاید برنامه تلویزیونی باشد در نتیجه راهم را کج کردم و رفتم.
ولی عزیز دل ایستاد و عکس را گرفت بر روی برگه چیز خاصی نوشته نشده بود تنها نوشته آن این بود که من هنرمند نیستم و پایین اش چند امضا داشت و چند خط خوردگی ناخوانا. عزیز دل گفت چرا بی توجه رد شدی تو که به مسائل توجه می کردی؟ دلیلم رو برایش توضیح دادم و او گفت که چند وقت گذشته یک فردی در مترو تهران ویلن را می نواخته است.
عابران به او توجه خاصی نمی کردند و تنها به دادن پول به او اکتفا می کردند. بعد ها معلوم شده است که این یک بررسی علمی جهت تشخیص میزان توجه مردم ایران به اطرافشان بوده است .
این فرد در حقیقت از نوازندگان معروف کشور در زمینه ویلن بود ه که قطعه ای از آهنگ های زیبای دنیا را برای دیگران می نواخته است.
با این صحبت ها تصمیم گرفتم نسبت به مسائل اطرافم بی توجه نباشم.
Design By : Pichak |