سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دریچه

دیدی چگونه به تیغ کشیدن کوفیان    کودک شش ماهه و دل خون کربلا

دیدی چگونه آبی ندادند کوفیان         تشنه شهید کردند سردار کربلا

ترسم که فردا شویم کوفی و               تنها بماند یادگار کربلا

باید کاری نمود تا فردا شویم                 یار عزیز یادگار کربلا


 

التماس دعا


نوشته شده در شنبه 90/9/12ساعت 9:5 عصر توسط زهرا فیضی نظرات ( ) |

دیدی چگونه به تیغ کشیدن کوفیان    کودک شش ماهه و دل خون کربلا

دیدی چگونه آبی ندادند کوفیان         تشنه شهید کردند سردار کربلا

ترسم که فردا شویم کوفی و               تنها بماند یادگار کربلا

باید کاری نمود تا فردا شویم                 یار عزیز یادگار کربلا


 

التماس دعا


نوشته شده در شنبه 90/9/12ساعت 9:5 عصر توسط زهرا فیضی نظرات ( ) |

امشب شب اول ماه محرم است و با این که ده روز و ده شب باقی مانده تا روز عا         شورا، اما من احساس می کنم صدای غوغای کربلا و روز دهم را از همین الان می شنوم و این باعث می شود از همین الان بدون اینکه لباس سیاه به تن کنم دل پر غصه ای داشته باشم.

تا قبل از این که به این سفر شریف نائل بشوم وقتی از کربلا می گفتند می دیدم مادرم گریه می کند و من می گفتم که شما که رفتید چرا گریه می کنید؟ به من می گفت که این را نگو تا نرفتی نمی فهمی وقتی می ری و میای تازه می فهمی کجا بودی و خودش همینطوری گریه ات میاد و نیازی به نوحه و روزه نداری فقط کافیه کسی بگه کربلا.

حالا حرف مادرم رو می فهمم و خودم بدتر از مادرم شدم. دیگه نیازی نیست که اسم کربلا بیاید. من خودم برای آقام و این که چی شده همینطوری گریه می کنم.

حالا دیگه می فهمم عشق امام یعنی چی؟ اما باز هم از خدا می خواهم دوباره نصیبم کند و به این صفر بروم اما نه همین طوری بلکه با معرفت.


نوشته شده در شنبه 90/9/5ساعت 10:6 عصر توسط زهرا فیضی نظرات ( ) |


Design By : Pichak