دریچه
باز محرم امد. و اینبار وقتی صدای عزاداری ها رو می شنوم فقط به یاد حرم می افتم به اینکه دقیقا قتلگاه سراشیبی و تو وقتی داری وارد می شی احساس می کنی وارد گودال شدی.
وقتی روضه اقا قمر بنی هاشم(ع) رو می خوانند و می گن دست جدا، سر جدا کنار نهر علقمه. تو دقیقا میتونی کف العباس، مقبره و خیلی چیزهای دیگه رو بیاد بیاری.
دیشب روضه بودم اینها رو شنیدم و فقط با دل غمدیده گریه کردم گفتم که آقا می شه دوباره ما رو بطلبی.
قبلا هر وقت از کربلا می گفتم مادرم که یک بار رفته گریه می کرد. و وقتی بهش می گفتم که چرا گریه می کنی شما که رفتی؟ می گفت که حالا برو بیا بعد حال من درک می کنی.
الان خودم دقیقا همینطوری ام
خدا قسمت همه بکنه.
تو این شب ها دوستای خوبم ما رو دعا کنید
یا علی
نوشته شده در چهارشنبه 91/9/1ساعت
2:58 عصر توسط زهرا فیضی نظرات ( ) |
Design By : Pichak |